هوش کلامی و تاثیر آن روی مخاطب
- به نظر شما تفاوت انسان و حیوان در چیست؟ ابزار شکار حیوان چنگ و دندان است، ابزار شکار انسان چیست؟ فکر میکنید چه چیزی باعث جاذبه و چه چیزی باعث دافعه مخاطبین و یا مشتری شما میشود؟ تفاوت کسی که فن بیان خوبی دارد با کسی که هوش کلامی دارد چیست؟ نقش هوش در نحوه صحبت کردن و به کار بردن کلمات چیست؟ مفهوم این ضرب المثل که فردی با زبانش مار را از لانهاش بیرون میکشد چیست؟ یا اینکه شخصی طوری همه را جذب خود میکند که گویی مهره مار دارد یعنی چه؟
بهتر است اول با مفهوم واژه هوش آشنا شویم
وقتی کلمه هوش را میشنویم، ممکن است بلافاصله ضریب هوشی IQ به ذهن برسد. اما هوش را میتوان پتانسیل فکری تعریف کرد. چیزی که با آن به دنیا آمدهایم، چیزی که قابل اندازهگیری بوده و ظرفیتی که تغییر آن دشوار است. با این وجود در سالهای اخیر نظرات متعددی در رابطه با هوش ارائه شده است. یکی از این نظریهها هوشهای چندگانه است که توسط روانشناس، (هاروارد گاردنر )Harvard Gardner بیان شده است که بر اساس این نظریه که در سال 1983 با عنوان Frames of Mind بیان کرد.
از نظر وی انسان دارای انواع هوش است. او از وجود هشت نوع هوش صحبت کرده و اضافه کرده است که احتمالا هوش نهم «اگزیستانسیالیسم» “existentialist intelligence” «هوش هستی گرایی یا وجود نگری» است. گاردنر به منظور در اخیار گرفتن طیف گستردهای از تواناییها و استعدادهای که یک انسان میتواند داشته باشد، میگوید انسان فقط ظرفیت هوشی ندارد بلکه انواع هوش دارد. مثل هوش موسقی، هوش بین فردی، هوش عددی، هوش فضایی-تصویری و هوش کلامی اما آنچه برای مکالمات روزمره و ارتباطات اجتماعی بیش از بقیه کاربرد دارد، هوش کلامی است. با استفاده از هوش کلامی میتوان هر نوع اطلاعاتی از قبیل؛ خواندن، گوش دادن به کلمات، مکالمه، نوشتن و یا حتی فکر کردن… را تحلیل کرده و سپس مسائل و مشکلات را حل نمود.
آیا فن بیان همان هوش کلامی است؟
فنبیان یا «Speaking Skills» مهارت سخن گفتن شفاهی است. فن بیان تکنیکی است که به شما در داشتن روابط عمومی خوب با دیگران و با دوستانتان کمک میکند. داشتن فن بیان خوب فقط پیش زمینهای است که شما بتوانید یک گوینده و یا مذاکره کننده عالی شوید. اما هوش کلامی (Verbal/Linguistic Intelligence) چیز دیگری است. داشتن هوش کلامی باعث جذابیت فوق العادهای میشود که در موقعیتهای شغلی و اجتماعی مانند شاه کلیدی عمل میکند که تمام قفلها را را برای شما باز میکند. کسی که هوش کلامی دارد در سختترین شراطی برنده از میدان خارج میشود. و همواره اثر خوبی از خود در میان دیگران به جا میگذارد.
آیا هوش کلامی را میتوان تقویت کرد؟
التبه بعضی افراد به طور ناخودآگاه از هوش کلامی برخوردار هستند. اما اینطور نیست که نتوان آن را ارتقا داد. هر کاری با شناخت و تمرین تقویت میشود. کافی است از ابعاد آن آگاه شده و شروع کنید.
بر اساس نظریه گاردنر، هوش کلامی مبتنی بر 4 دانش است
1. شناختن معنای کلمات
یعنی معنای کلمات را بشناسید تا از آنها در جایگاه مناسبی استفاده کنید. بار معنایی کلمات متفاوت است. در هر فرهنگی کلمات بار معنایی خاص خود را دارند و ممکن است شما بدون هیچ غرضی از کلمهای استفاده کنید که بار معنایی متفاوتی داشته و باعث سوء برداشت شود.
2. آواشناسی
فرض کنید معنای کلمه را دانستید و در جای مناسب خود به کار بردید اما اگر با لحن مناسب بیان نکنید نتیجهی عکس خواهد داد. بنابراین استفاده از لحن و آوای مناسب نیز نشانی از داشتن هوش کلامی است. یک جمله را با چندین لحن بگویید و اثر آن را بر مخاطب حس کنید. گاهی لحن باعث موضع گیری مخاطب در مقابل یک درخواست منطقی میشود.
3. شناخت دستور زبان
مهارت چینش کلمات کنار هم، بسیار به زیبایی بیان کمک میکند. افراد ماهر با استفاده از کمترین کلمات بیشترین تاثیر را بر مخاطب میگذارند.
4. کاربرد واژهها در موقعیتهای مختلف؛
هر واژه پیام خاص خود را میرساند. پس مراقب پیامی که میدهید باشید. برای دقت بیشتر باید دانست با چه کسی و به چه منظوری سخن میگویید. کسی که هوش کلامی دارد نحوهی صحبت کردنش با یک کودک، یک استاد، یک فروشنده و دوست و همسر خود متفاوت و اختصاصی است. بزرگان سخنوری در شعر و نثر، همواره دقت زیادی در به کار بردن این چهار دانش داشتهاند.
در برخی مشاغل داشتن هوش کلامی بسیار با اهمیت است و حتی میتواند سرنوشت شخص یا جامعهای را تغییر دهد.
مثلا یک وکیل با ارائه لایحهای موثر و همینطور دفاع از موکل خود میتواند او را از مرگ نجات دهد و یا … . یا یک مترجم را در نظر بگیرید بدون شناخت بار معنایی کلمات و چینش اشتباه واژهها میتواند ترجمه را به کلی تغییر داده و مفهوم دیگری را منتقل کند. با دیدن تیترهای روزنامهها هم متوجه نحوه انتقال پیام خواهید شد. گاهی یک جمله درست است اما معنای آن چیز دیگری را میرساند و با تغییر کلمات میتواند مطلبی را برجسته کرده و مورد تاکید بیشتر قرار دهد. یک فروشنده که با داشتن هوش کلامی، بازار را در دست میگیرد و تمام رقبا را پشت سر میگذارد. اینها که گفته شد فقط چند نمونه از مشاغلی بود که با هوش کلامی و مهارت سخنوری سر و کار دارد.
ترفندهایی که می توان به کار برد تا بجای اینکه اسیر سخن باشی سخن را در بند خود درآوری!
- ساده بیان کنید. کلام باید مقصود شما را برساند و هر چه سادهتر بیان شود بهتر است.
- کلامی که همراه با هوش کلامی نباشد نوعی گزافهگویی است که ممکن است به نوعی به شخصیت خود یا دیگران لطمه وارد شود.
- خوب گوش دادن را یاد بگیرید. هر انسانی دو گوش دارد و یک دهان این به این معنی است که دوتا بشنو یکی بگو.
- دفترچهای برای خود در نظر بگیرید و برای واژههایی که دارید یک یا چند مترادف یادداشت کنید تا دایره لغات تان بالا برود.
- لغات جدید را در جمله به کار ببرید.
- جملهها را در داستان یا سخنرانی به کار ببرید.
- داستانتان را در مقابل آینه برای خود تعریف کرده و صدای خود را ضبط کنید. صدا را گوش کنید و باز جای کلمات مترادف زیباتری جایگزین کنید.
- در صحبتهای روزمره این لغات را به کار ببرید.
- تکیه کلامهای خود را پیدا کرده و یاداشت کنید و کلمات مترادف و مناسبی جایگزین آنها کنید.
- بجای آواهایی مثل اممممم ، اععععع، سکوت کوتاهی کنید وبه مخاطبین خود نگاه کنید.
- در حین گفتن داستان و یا سخنرانی از جملات طنزآمیز و ضرب المثل استفاده کنید.
بداهه گویی را تمرین کنید
بداهه گویی یعنی بتوانید در هر شرایطی و بدون آمادگی قبلی در رابطه با موضوعی ساده و روان صحبت کنید. بداهه گویی یعنی در جایی گیر نکنید و همیشه جوابی در آستین داشته باشید.
برای بداهه گویی مدل PREP را در خاطر داشته باشید
Point یعنی مرکز و هدف مطلب را بدانید ودر طول سخنرانی از آن فاصله نگیرید.
Reason یعنی دلیل سخنرانی و ارائه مطلب را بدانید و دلایل کافی بیاورید.
Example یعنی در حین سخنرانی مثال بیاورید با مثال عملی بودن و قابل اجرا بودن مطلب را برسانید.
Point یعنی مجدد مرکز و هدف مطلب را بیان کنید تا در ذهن مخاطبتان باقی بماند.
در این مقاله سعی شد مفهوم هوش و هوش کلامی توضیح داده شود. و با روشهایی برای تقویت هوش کلامی ارئه داده شد. با استفاده از این روشها خواهید توانست با استفاده از قدرت کلمات مخاطبین بیشتری را جذب خود کرده و کسب و کار خود را ارتقاء دهید. و به جای من و…مننن کردن حاضر جواب بوده و در هر شرایطی طوری صحبت کنید که هم مشتری و خود شما از بیانتان لذت ببرید. تا با تحت تاثیر قرار دادن دیگران جایی در قلب آنها برای خود باز کرده و برای همیشه در ذهن آنها باقی بمانید.